گذر در کوچه هاي خون و آتش
غفار عريف غفار عريف

 

" گذر در کوچه هاي خون و آتش "    مجموعه مقالاتي است که توسط  دانشي مرد  فرهيخته  محترم غفار عريف ترجمه شده ودر دو جلد تحت اين عنوان آماده نشر گرديده است . مقالات جلد اول بدون فهرست و پيشگفتار در 427 صفحه تحرير يافته ودرمورد اوضاع اجتماعي ، سياسي و اقتصادي افغانستان از اپريل 1992 الي 11 سپتمبر 2001 ميباشد . جلد دوم در 347 صفحه نگاشته شده و حوادث بعد از  11 سپتمبر 2001 الي  1 . 07 . 2003  يعني سقوط طالبان ، تشکيل حکومت مؤقت افغانستان بر اساس توافقات اجلاس بن واقدامات نظامي ايالات متحده امريکا در افغانستان را بيان مينمايد . 

 ترجمه مقالات اين کتاب حاصل زحمات چند ساله اين نويسنده گرانمايه بوده که بازتاب حوادث مهم و خونبار افغانستان را در يک دهه در مطبوعات آلمان تعقيب و ترجمه نموده است .

مشاهدات ، تبصره ها ، تحليل ها و بيان حوادث فاجعه انگيزو هولناک وطن مان درين دههء تاريک تاريخ افغانستان توسط ژورنالستان وصاحبنظران  دنياي غرب ميتواند مدارک و شواهد خوبي باشد براي پژوهش وتحقيقات ژرفتر پيرامون رويداد هاي غم انگيز افغانستان در آن مقطع زماني تاريخ کشور مان .

قابل ياددهاني است که اين نويسنده فرهيخته ، اثر اريک لورنت را تحت عنوان " جنگ هاي خاندان بوش "  نيزترجمه نموده و به نقد يک کتاب زير نام " به آن به چه عنواني بايد قضاوت کرد ؟ " ( بمثابه اثر تاريخي و يا زمينه سازي بيمارگونه به رقباي سياسي ؟ ) پرداخته است وهمچنان " مجموعه  داستانهاي کوتاه " شانرا بنام سرنوشت آماده نشر نموده اند .

  ازينرو ضمن قدرداني از زحمات محترم غفار عريف بسيار مفيد ميدانم که ترجمه ها و آثار اين نويسنده توانا در سايـت و جريده وزين مشعل نشر يابد .که اينک غرض آشنايي بيشتر پيشگفتار خود  مترجم گرانقدر براي جلد اول کتاب " گذر در کوچه هاي خون وآتش " پيشکش ميگردد  در هفته های بعدی مقالات اين اثر به دست نشر سپرده خواهد شد.

                                          

                                                                             نسيم سحر


 

ترجمهْ مقالات

 

جلد اول

 

 

مترجم : غفار عريف

 

 

 

 

سال 2005

 

 

پيشگفتار

 

 

پس از استقرار خونتاى تنظيمى و تسلط بربريت قرون وسطائى طالبى در افغانستان، بازارآشفتهْ كتاب را طيف و سيعى از كتب و رسالات پيرامون اوضاع و احوال وطن مان پرساخته است. متاسفانه تعدادى از آثار عرضه شده به رونق بازار آنقدر تب آلود، بيمارگونه، ملال آور، گمراه كننده، بى محتوا و فاقد رسالت هستند كه تو گوئى مولفين آنها، دستان جعلكاران، دروغبافان و صحنه پردازان تاريخ را از پشت، بسته اند.

طوريكه از مطالعهْ شمارى ازين كتب نتيجه بدست ميآيد، مولفان يا اينكه از قضايا و رويداد هاى افغانستان بخصوص طى پنج دهه اخير اطلاع دقيقى نداشتند و يا آثار معتبر بين المللى را در بارهْ افغانستان مطالعه نه نموده بودند و يا اينكه با تبارز عقده و خصومت در زير بار سليقه هاى شخصى خميده، حقايق تاريخى را مسخ كرده بخورد مردم داده اند و چيز بدتر از اّن عفت قلم و سخن را زير پا گذاشته با فرونشاندن عطش تمايلات درونى و روانى خويش به اهميت و قدسيت امانت دارى در تاريخ نويسى و واقعه نگارى، لطمه زده اند.

ولى با خرسندى كامل ميتوان گفت كه در اسناد و مدارك منتشره در مطبوعات جهانى، سيماى حوادث در افغانستان تا حد قابل ملاحظه ئى باز تاب شايسته يافته، نقش همسايگان بخصوص پاكستان و ايران ، نيروهاى اهريمنى و ارتجاعى و قدرت هاى توسعه طلب جهانى در شكل گيرى تراژيدى پايان ناپذير مردم كشور برجسته گرديده و پرده از روى مداخلات بى شرمانهْ قدرت هاى بزرگ و منطقوى در امور داخلى افغانستان دريده و تصوير روشنى از واقعيت هاى تلخ جامعه را بدست داده و به دروغ هاى شاخدار خط بطلان كشيده است.

با ذكر مطالب فوق بجاى مقدمه، خدمت خوانندگان عزيز بعرض رسانيده ميشود كه بنده در صدد آن شدم تا با استفاده از منابع و ماخذ آلمانى در مورد رويدادهاى افغانستان پس از ماه ثور سال 1371 مطابق ماه اپريل سال 1992 موادي را براي نوشتن يک کتاب تهيه بدارم. در جريان كار روى اين هدف جهت غناى هرچه بيشتر مطلب به نشرات مراجعه صورت گرفت، مسايل دلچسپى را پيدا كردم كه در وسايل اطلاعات جمعى آلمان دربارهْ افغانستان به نشر رسيده است. برعلاوه فصلنامهْ "آينهْ مطبوعات، INFO / Pressespiegel" را كه از طرف نمايندگى سازمان عفو بين المللى در آلمان (سكتور افغانستان) انتشار ميابد،منظماً بدست مياّورم كه دراّن مزيد به جمعبندى و نشر خبرها و گزارش هاى مربوط به افغانستان، مضامين منتشره در روزنامه ها ومجلات اّلمانى در بارهْ وطن ما را نيز ميگنجانند.

هرچند در بعضى موارد نويسندگان مضامين در زير سايه افكار و نظريات حاكم در جامعهْ سرمايه دارى قرار گرفته اند و در نوشته هاى خويش الفاظ و كلمات منوط به تبليغات دوران جنگ سرد را بكار برده اند، اما بآنهم اين مساله آنقدر چشمگير به نظر نمى رسد.

اينك ترجمهْ شمارى از مضامين متذكره كه بازگو دارندهْ اوضاع اجتماعى (سياسى و اقتصادى) و آرايش نيروها و گروه هاى جنگى در دستيابى به لاش قدرت و پيامد هاى زيانبار آن در طى ده سال اخير در جامعهْ افغانى، ميباشند، پيشكش هموطنان عزيز ميگردد. خيلى علاقمندبودم و آرزو داشتم تا كتاب رويدادهاى افغانستان و ترجمهْ مضامين را همزمان خدمت هموطنان خودتقديم كنم، وليك حملات تروريستى يازدهم سپتمبر سال 2001 در امريكا، سبب شد تا در گام نخست به عرضهْ ترجمهْ مضامين اقدام نمايم.

با مطالعه ترجمهْ مقالات، خوانندگان عزيز در مييابند كه هرگاه جامعهْ بين المللى، دول همسايه و قدرت هاى بزرگ بدون درنظر گرفتن اهداف و خواسته هاى آزمندانه سياسى و اقتصادى و ملحوظات جيوپولتيك در قبال افغانستان، توجه صادقانه خويش را به حل مسايل پيچيده و ناهنجار كشور ما مبذول ميداشتند، انكشاف منفى حوادث را جدى مى پنداشتند و از پيشرفت خطرناك واقعات در وقت مناسب آن جلوگيرى ميكردند هرگز كار تا سرحد بدبختى مردم مظلوم افغانستان نمى كشيد. قتل عام ها، نسل كشى، تصفيه هاى قومى و نژادى، كوچانيدن اجبارى، اشغالگرى، غارت، چپاول، فاجعه فرهنگى و ادبى، تجاوز شرمآور به عفت و ناموس خانواده ها، به اسارت درآوردن و در بند كشيدن ها، انتقامجوئى ها، ترور شخصيت هاى افغانى، آتش سوزى ها، تخريب و ويرانى ها، انفجار مجسمه هاى عظيم بودا، سوء قصد انفجارى در مركزتجارت جهانى در سال 1993، بم گزارى در سفارت خانه هاى امريكا در شرق افريقا، حمله به پايگاه نظامى امريكا در عربستان سعودى، انفجار كشتى جنگى امريكائى در اّب هاى يمن... صورت نمى پذيرفت و بالاخره حملات وحشتناك تروريستى و انهدام كاخ هاى يكصدوبيست منزله در نيويارك ، سقوط و انفجار هوا پيما بالاى عمارت پنتاگون، شهادت حدود چهار هزار نفر متعلق به ملت هاى جهان و از پيامد آن بمباردمان شديد هوائى و ريختن انواع بم هاى سنگين و پرتاب راكت هاى كروز از سكوى كشتى هاى طياره بردار از بحيره عرب و ديگوگارسيا در بحر هند توسط اتحاد بين المللى ضد تروريسم بر افغانستان جنگ زده، رخ نميداد و ملت افغان متحمل خسارات عظيم مالى و جانى نمى شد و خون بى گناهان نمى ريخت.

در پايان هرگاه خوانندگان محترم در ترجمهْ مضامين سكتگى را مشاهده ميفرمايند با لطف خويش بنده را معذور دارند. همچنان از نويسندگان مضامين كه نوشته هاى شان به درى برگردان شده اگر در كار ترجمه غلطى و اشتباهى بميان آمده باشد، با بزرگوارى خود عفو نمايند.

اميدوارم كه در آيندهْ نه چندان دور ترجمهْ نوشته ها را در ارتباط به حوادث پس از حملات تروريستى در شهرهاى نيويارك و واشنگتن و بدنبال آن بمباردمان شديد هوائى پايگاه هاى دهشت افگنى سازمان القاعده در افغانستان و مراكز نظامى طالبان، خدمت هموطنان عزيز خود پيشكش كرده بتوانم .

 

با عرض حرمت

غفار عريف

آلمان فدرال

مورخ 12/11/2001

 

 

 

 


February 19th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی